هـــر کجای دنـــیا
هر کجای دنیا که نشسته ای
فقط کافیست
با دست هایی که دریغشان می داری
زبان نوشتنت را تغییر دهی
و نامِ مرا (alonejavad) در موتور جستجوگری وارد کنی
آنوقت میفهمی ...
چقدر نیستی و این نبودن
چقدر عاشقانه های مرا غمگین می کند
زیادی دیر کرده ای عزیزم ...
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 16:55 توسط محمدجواد
|

در یک روز خزان پاییزی ، پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم : چون به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش می مانم ... بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد ، و گفت : دوستش بدار ولی منتظرش نمان ... M H P