ابرقدرت
ابرقدرت منم
برای اینکه تو
مرا دوست داری



مَن با تُو
بِه تَمامِ حالِ خوبِ جَهان وَصلَم



+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۹ ساعت 22:18 توسط محمدجواد
|
در یک روز خزان پاییزی ، پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم : چون به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش می مانم ... بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد ، و گفت : دوستش بدار ولی منتظرش نمان ... M H P