من

من را نگاه كن كه دلم شعله‌ور شود 
بگذار در من این هیجان بیشتر شود

قلبم هنوز زیر غزل‌ لرزه‌های توست 
بگذار تا بلرزد و زیر و زبر شود

من سعدی‌ام اگر تو گلستان من شوی
من مولوی، سماع تو برپا اگر شود

من حافظم اگر تو نگاهم كنی، اگر 
شیراز چشم‌های تو پرشوروشر شود

«ترسم كه اشک در غم ما پرده‌در شود 
وین راز سر به‌ مهر به عالم سمر شود»

آن‌قدر واضح است غم بی‌تو بودنم 
اصلا بعید نیست كه دنیا خبر شود

دیگر سپرده‌ام به تو خود را كه زندگی 
هرگونه كه تو خواستی آن‌گونه سرشود

👤 نجمه زارع

جوان

تا جوان هستی

سعی کن تا جایی که می‌توانی رنج عشق را بچشی ؛
چون این طور چیزها تا آخر عمر نمی‌ماند

گابریل گارسیا مارکز

 

شنیدن صدات

همیشه یکی هست ؛
که شنیدن صداش مثل
گوش دادن به یه اهنگ میتونه آرومت کنه:)

 

عطر عاشقانه

کمی برایم
عشق دم کن
عطر عاشقانه اش
با من
قند بوسه هایش💋
با تو …

 

حس


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مالِ من باش كه
به جز تــــو ..‌‌ 
به کسی
حسی ندارم 
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

عشق اول

یڪ عمر بہ خاطرت معطڸ بودم
در تیررس بمب و مسلسڸ بودم
هرروز بہ هر بهانہ عاشق شده ای
یادت نرود ڪہ  عشق اول بودم

 

💓💓💓

 

آرامتــــر از
آبے دریاست
نگاھت

من ماهے
دلخـواھ توام
تور بیـــــانداز

 

خوشبختی


فرقی نمی‌کند تعریف "خوشبختـــی" چه باشد...
"مــــن" در کنارِ "تـــــــو"
خوشبخت‌ترین ضمیرِ "جهــــانم"..‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

زمستان

‌‌  ‌‌
          ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اصل زمستان این است:  
          من باشم وتو باشی
         و آغوشت
         حالا این وسط
         برف و باران هم بیاید‌

 

سخن گفتن

من چنان  
محو سخن گفتن گرمت بودم  
که تو از هر چه که دم میزدی
آن دم خوش بود...

 

تو


تو ڪه باشی  
حیف و میل نمی شود  
حتی هوا در حوالیِ من ...

 

زندگی


اگر قرار باشد 
هزار بار زندگی کنم 
هر هزار بار 
من مالِ تو...

 

نگاه تو

و چہ حالِ خوشـایندیست
بیـدار شدن با بوســہ هایی ڪہ
طعـــمِ نابِ عشــقِ تــو می دهد
وقتی بہ بالینــم آمدے
بوسـہ بارانم ڪن
و بڪَذار چشمـانم با لمــسِ
خـورشیـدِ نڪَاهِ تــو
به زندگی سلام بگویند

 

نقش

آن‌هایی که در زندگیت؛
نقشی داشته‌اند را دوست بدار..
نه آن‌هایی که برایت نقش بازی کرده‌اند...

نگاه

 

ما را
نگاهی از تو،تمامست
اگر کنی...!

سیگار با سیگار


خاموش گریه میکنی بر سینه‌ی دیوار
با بغض روشن میکنی سیگار با سیگار ...

 

وفادار

 

وفادار" کسی است که

در اوج داشتن آزادی،

"خیانت" نکند..

💔🍃 🍃💔

 

تو


آدمیزاد وقتی یڪیو دوست داره 
از اون زیباتر براش وجود نداره
مثل "تـو" برایِ من ...

 

 

غم انگیز


چقدر دنيا غم انگيز ميشود

وقتى از ميان هشت ميليارد جمعيتش

دلت براى  همان يك نفرى ميتپد

كه دلش براى تو نيست!
 

عاشقانه ترین

‌‌‌‌‌‏عاشقانه ترین جمله ی زندگی من :
' تو ڪجا بودی این همه سال ؟
' چرا من نداشتمت ! :))

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

زندگی


تــو را دوسـت دارم؛
و این دوسـت داشـتن،
حقیقتی است که مرا
به زندگے دلبسته مے کند...

 

 

دوستت دارم

دوست دارم
تا وقتی که بمیرم

😍😘🍃❤️💜🍃

_چه نسبتی باهاش داری ؟❣
+عاشقشم،نسبت از این بالاتر ؟

😍😘❤️

تو این دنیا
هیچ چیز زیباتر از
دوست داشتن تو نیست
 

جملات عاشقانه

و خداوند تورا آفریر برای
برای اثبات آیه ی ،
فَتَبارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقین

ғroм тoday υnтιl тoмorrow perpeтυal love

از امروز تا فردای همیشگی دوستت دارم

انقدر دوستت دارم
که اصلا هرچی
غم و غصه داری
مال من، تو فقط بخند 

 

ابرقدرت

ابرقدرت منم
برای اینکه تو
مرا دوست داری

مَن با تُو
بِه تَمامِ حالِ خوبِ جَهان وَصلَم

 

خلق

با اینکه خلق بر سر دل می نهند پا
شرمندگی نمی کشد این فرش نخ نما

بهلول وار فارغ از اندوه روزگار
خندیده ایم! ما به جهان یا جهان به ما

کاری به کار عقل ندارم به قول عشق
کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا

گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست
ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟

فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگ ریزه ها

 

فاضل نظری

عشق

عشق

كليد شهر قلب است

به شرط آن كـه 

قفل دلت هرز نباشد !

كه با هر 

كليدى باز شود

صبح‌ زیبایت ‌بخیر

صبح زیبایت ب خیر

 

 قند و چایی شد مهیّا صبح زیبایت بخیر
 
رنگ‌چشمت، رنگ دریا

صبح زیبایت بخیر
 
دل کنار ساحل چشمان تو لنگر زده

موج‌چشمت‌کرده غوغا،

صبح‌ زیبایت ‌بخیر

 

خانوم خانه

 

فکرش را بکن
من خانوم خانه ای باشم
که شب وقتی تو میایی با فنجان چای به استقبال خستگی هایت بیایم
 و تو لبخند از لبت نرود وقتی میگویی امروز چه کرده و چقدر خسته ای..
دست آخر من هم با همان لبخند بگویم تمام خستگی هایت را به جان میخرم جانانم....
من این خانه را
فقط با تو میخواهم
این زندگی را فقط با تو میخواهم
خودخواهی نیست....
حقم را میخواهم :)

 

زلف

زلف

 زلف آن است

که بی شانه دل از جا ببرد

 

 

تکرار

با من بمان

همیشه با من بمان
  هیچکس
عاشقانه تر از من،
  نمی‌تواندتو
را بسراید
  تو در تمام لحظه‌هایم
تکرار می‌شوی
  اما؛هیچگاه
تکراری نمی‌شوی

 

تپیدن

قلبم

می‌ نویسم تو
سنجاق می کنم روی قلبم،
و
 تپیدن آغاز می‌شود...!

 

عشق یعنی

عــشق

عشق یعنی

وقتی که یه نفر قلب تورو میشکنه،
و حیرت انگیزه که تو هنوز با قطعه قطعه ی قلب شکستت دوستش داری!

 

نام کوچکت

نام کوچکت

چه کیفی دارد
کسی باشد
که وقتی نام کوچکت را
از ته دل صدا می زند
لبخندی روی لبانت نقش ببندد
و تو آرام بگویی جانم ♥️

 

تو

تو

 

 

تو هرجای جهان باشی
برات از دور می میرم...

کمـــــــا

دلم

من
بی تو چنـــــــانم
که کمـــــــا رفتــــــه خیالم

 

دوست دارمت

دوستت دارم


شکّی

ولی به قدر یقیـــن

دوست دارمت

دوست دارم


دوست دارم با توباشم عیب این خواهش کجاست
با تو بودن ، شعر خواندن، کس نگفته  نا بجاست

از تو گفتن یا شنیدن از لبت ، تا خواب صبح
حرفهای عاشقانه با تو گفتن  کی  خطاست؟

لب به لب، لبریز عشقت ،گر شود احساس من
بازیِ شب زنده داری  با لبانت ، دلرباست

مست ومدهوشم کنی با غمزه ای حتی به چشم
دل به اعجاز دو چشمت بس به می بی اشتهاست

دوست دارم  با تو گویم از کلامی با  سه حرف
عین وشین وقاف ودیگر هیچ حرفی کین روا ست

قصدم ای یار این نبود  کز تو، سراید این غزل
عشق پاکت بی محابا زد به دل این حرف راست


امیر شهبازی

دلم

 

دلم کسی را می خواهد؛

که هر شب به من بگوید : دوستت دارم ؛

و هر روز آنرا ثابت کند ...!

یارمن

یارمن خوشبوشدی بوی زلیخا میدهی
یک اشاره سوی من باچشم شهلا میدهی

گفته بودی من بمیرم، هرچه میخواهی بگو
من میمیرم پیش پات یک بوسه حالا میدهی

عاشق خونین جگر محوتماشای تو شد
گل سرخی ازلبت برمن شیدا میدهی

من که بیمارتوام رخسارزردم را ببین
بهربیماری دل یکشب مداوا میدهی

درتب عشق توسوختم مثل یک پروانه ای
خال لبهایت به من از بهر سودا میدهی

سایه سروقدت افتاده بریاس وسمن
برسرم یک سایه ازان قدرعنا میدهی

خوش خرامان میروی ازپیش صالح سنگدل
وقت رفتن بوسه ای برمن رسوا میدهی

چشمهای تو

 

چشمهای تو خداوند غزلهای منست
شور لبهای تو در تک تک اعضای منست

شهد گل خوردن زنبور و عسل دادن او
شکل لبهای تو و شکل غزلهای منست

چشم من کاش که یک گوشه ز دنیای تو بود
به خدا گوشه ی چشمت همه دنیای منست

غم دلبسته شدن روزی امروزم بود
غم دلکنده شدن روزی فردای منست

چه عجیب است نگاهت مگر آیینه شدم
که چنین چشم تو مشغول تماشای منست

دیگر آنروز که آغوش تو جای من نیست
مطمئن باش فقط گور و کفن جای منست


جز تو

جز تو

از شعر
 و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس جز تو ،
نسنجیده ام تو را

قیصر ﺍﻣﯿﻦ ﭘﻮﺭ

ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان

حلول ماه مبارک رمضان،
بهار قرآن،
ماه عبادت‌های عاشقانه
نیایش‌های عارفانه و
 بندگی خالصانه
را به شما عزیزانم تبریک عرض می‌کنیم ،

التماس دعا

رمضان

گر که در این رمضان یار شدی یادم کن

با خدا محرم اسرار شدی یادم کن

در سحر ذکر نما،  در دل خود نام مرا

به دعا لحظه افطار شدی . یادم کن


التماس دعا از همه شما خوبان

اضطراب

آنقدر مَحوِ تو  بودم  که  گَزَگ  دَستم  بُرید
هیچکس آن لحظه تنهاییِ  این دل را  ندید

بُت شُدَم  در مَعبد ِ آمونِ تو  با یک نگاه..
عشق تَندیسی  دِگر از چشم هایَت آفرید

آمَدی  سویم  شُدَم  یکباره غرق ِ اضطراب...
 باد ِ عشقت بیشتَر آن دَم به سویم می وَزید

دیدنَت یکبار و دَر قلبَم نِشستن صَد هِزار...
هوشُ وعقلُ و منطقَم یکباره ازاین سَر پَرید

آه...این حِسّ غریب ِ عاشقی با مَن چِه کرد
جامه اَش را دِل  بَرایَت  عاشقانِه می دَرید

خوب  می دانم که وقت ِ رفتَنت  فَریاد را ..
 با سکوت ِحُکمفرما گوش هایَت می شنید


مهدی آشتیانی

ارديبهشت

اردیبهشت


در "ارديبهشت" تا ميتوان
دچار بايد شد به يكديگر
هوايش جان ميدهد براى دلدادگى...

 

رفتنت



آن قَدَر حرف دراين سينه تلنبارشده
که دلم مثنوي« مخزن الاسرار »شده

ترسم اين است که انگشت نمايت بکنم
بس که درهرغزلم ، اسم تو تکرارشده

ترسم اين است که يکباره ببينم درشهر
خبر عاشقي ام ، سرخطِ اخبارشده

 رفتنت زلزله اي بود که ويرانم کرد
لحظه ها بعد تو ، روي سرم آوار شده

رنگ روزوشب من هردوسياهست سياه
زندگي بعد تو عمريست عزادارشده..

 

 

گاهی

 

گاهی خیال میکنم از من بریده ای

بهتر ز من برای دلت برگزیده ای؟

 

از خود سوال میکنم آیا چه کرده ام؟

در فکر فرو می روم از من چه دیده ای؟

 

فرصت نمیدهی که کمی دردل کنم ...

گویا ازین نمونه مکرر شنیده ای ...

 

از من عبور میکنی و دم نمیزنی ...

تنهادلم خوش است که شایدندیده ای ...

 

یک روز می رسد که در آغوش گیرمت

هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای

 

 👤قیصر امین پور

مو...

شعر

شعر را کوتاه
دوست دارم
موهای تورا بلند..

 

چشمان توست

 

آسمان آبی عرفان من چشمان توست
اختر تابنده ی کیهان من چشمان توست

در حضور چشمهایت عشق معنا میشود
اولین درس دبیرستان من چشمان توست

در بیابانی که خورشیدش قیامت می کند
سایبان ظهر تابستان من چشمان توست

در غزل وقتی که از آیینه صحبت می شود
بی گمان انگیزه ی پنهان من چشمان توست

من پر از هیچم پر از کفرم پر از شرکم ولی
نقطه های روشن ایمان من چشمان توست

باز می پرسی که دردت چیست؟بنشین گوش کن
درد من ،این درد بی درمان من چشمان توست

 

ولادت مولای عاشقان امیرمومنان(ع)مبارک باد

http://dl.artavil.ir/erjoos5xsqb6lihi22frtmeopvgsnh1491848626.gif

 

میلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت

اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب(ع)، مبارک باد.

 

سفر

مولانا

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم...

مولانا

لحظه های دیدنت

رویای بوسیدنت

صد هزاران جان فدای
لحظه های دیدنت

غنچه ی طبعم شکوفا
گشته از خندیدنت

مستي و ديوانگي هم
عالمي دارد عزيز

سرخوش از آن لحظه
رویایی بوسیدنت

دَر شَب تاریک رفتی

دَر شَب تاریک رفتی ، دَست تو فانوس بود
هرصِدای گامِ تو، در گوشِ من  ناقوس بود

دل بُریدی از من ودستَت ز دستانَم رَهید
همچُو طِفلی این دِلم با مادَرش ماَنوس بود

رَسم در راهِ رفاقت این چنین هم نیست ..کاش
عاشقی کردن تو را هَم ، هَمچو من قاموس بود

خوابها من را گرفتار خیالت کَرده اند
این حقیقت کاشکی در حّد یک کابوس بود

شاعران در بَزمِ شان گُفتند: کبوتر رفتنیست
راست می گویند ولیکن مُرغ مَن طاووس بود


مهدی آشتیانی

وعده ی دیدار   

 

تا ماه شدی ، برکه شدم  ،  باتن تب دار
آیینه شدم ،  محوشدی، تکه و تکرار

باید بنشینم ، بنوازم ، بنوازی
شهناز شوی ، ناز شوم با نفس تار

من پنجره را پلک زدم تا تو بیایی
شاید که دری باز شود در دل دیوار

ای دورترین بغض زمین ، مرز نفس گیر
نزدیک تر از من به خودم ...وعده ی دیدار  

 

فوق‌العاده‌ای

گفتم از نزدیکی دیدار، گفتی: «ساده‌ای !
دورم از دیدار با هر پیش پا افتاده‌ای»

کوچکم خواندی،که پیش چشم ظاهربین تو
دیگران کوهند و من سنگ کنار جاده‌ای

شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم
هیچ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای!

با دل آزرده‌ام چیزی نمی‌گویی ولی
از دل آزردن که حرفی می‌شود آماده‌ای

باز بر دوری صبوری می‌کنم اما مگیر
امتحان تازه‌ای از امتحان پس داده‌ای.

دلبری دارم....

دلبری دارم خیالی که دلم را میخرد
پا به پای من مرا بر شهر دلها میبرد

بال پروازم شده تا پر کشم بر آسمان
در کنارم هر کجا باشم کنارم میپرد

مست آغوشش منم او مست تر از من گهی
گوشه ای خلوت بروی بازوانم میخزد

میدهد باصوت ارامی به گوش من جلا
مثل بادی عاشقانه در وجودم می وزد

باز هم من هستم و  آقای اشعار خیال
در خیالاتم دلم را خوش به غارت میبرد

زندگی مثل یه رویا گاه شیرین گاه تلخ
گاه سوی خنده و گاهی به گریه میرود

پس بگویم: عشقم غم مخور ازاده باش
روز ز شب ٬ شب ز روز٬ سبقت گرفته میدود

دستانم

دستانم

سکسکه ام گرفته بود،
گفتم مرا بترسان!
دستانم را رها کرد؛
نفسم بند آمد…

جان

جان

 

 

یک جان چه بوَد

صد جان منی..!

مولانا

بیگانه

‍ فراق دیدن رویت مرابیگانه میسازد
حدیث لعل شیرینت دلم ویرانه میسازد

دوتیرخصم چشمانت زتوافسانه میسازد
خمارنرگس مستت مراپروانه میسازد

برفتی وربودی ازکفم دل رازهجرانت
زبس سخت است هجرانت دلم دیوانه میسازد

پرستوی دوچشمانت دلم رامیبردازکف
که آن تیرنگاهت بردل من لانه میسازد

کلیم عشق تودین ودلم ازکف ربودآخر
پرستوی غمت درلانه ی دل خانه میسازد

جمال دلکشت ره میزند برعارف وعامی
که ساقی ازدل خاک رهت پیمانه میسازد

زمستان

زمستان

هوای سرد زمستان ، بهار آغوشت ؛
تناقضی‌ست که باهم عجیب می چسبد ...

هاتف مهدی قنبری

دورم زدی

دورم زدی

الهی دورت بگردم

خوب

دورم زدی!!!


کوروش نامی