چشمان توست

 

آسمان آبی عرفان من چشمان توست
اختر تابنده ی کیهان من چشمان توست

در حضور چشمهایت عشق معنا میشود
اولین درس دبیرستان من چشمان توست

در بیابانی که خورشیدش قیامت می کند
سایبان ظهر تابستان من چشمان توست

در غزل وقتی که از آیینه صحبت می شود
بی گمان انگیزه ی پنهان من چشمان توست

من پر از هیچم پر از کفرم پر از شرکم ولی
نقطه های روشن ایمان من چشمان توست

باز می پرسی که دردت چیست؟بنشین گوش کن
درد من ،این درد بی درمان من چشمان توست

 

دو چشم نرگست

 

دو چشم نرگست ، بتخانه دارد
 هزاران شاعر دیوانه دارد

 نمیدانم نگارم .... کفر گفتم؟
 خدا در چشم تو میخانه دارد

پریشان کن طناب زلف هایت
دلم امشب خیال شانه دارد

نه تنها عارف چشم تو حافظ
 که سعدی هم دلی دیوانه دارد

 زبان تو به مولانا شبیه است
 که او هم بر لبانت خانه دارد

 به نام چشمهایت تازه کردیم
 دلی را که بتی مستانه دارد

 به روی سینه های یاس گونت
 دل شهری سر پروانه دارد

 همآغوش تو امشب شاعری که
 غزلهایش غمی جانانه دارد..

 

شعر های ناب،دو بیتی های زیبا

جملات عاشقانه

گيسو به هم بريز و
جهانى ز هم بپاش...

معشوقه بودن است و
بريز و بپاش ها...!


حسین زحمتکش

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

بانوی من، با رفتنت دنیای من لبریز غم شد

ساده بگویم هفت روز هفته ام را #جمعه کردی...

ایلیا مرادی

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

نمی دانم چرا، اما به قدری دوستت دارم
 
که از بیچارگی گاهی به حال خویش می گریم...

فاضل نظری

 

به ادامه ی مطلب مراجعه کنید

 

ادامه نوشته

دلم

دلم بابونه و باران
دلم یک دشت بی پایان
دلم یک عشق با سامان
دلم انگیزه می خواهد
دلم ذوقی به یک لبخند
دلم پاییز ...!
دلم یک کوچهٔ بارانی خلوت
دلم باد و هوای سرد
دلم یک خواب می خواهد
دلم شوقی به حد عشق
دلم پرواز می خواهد
هوای خشک و بی باران
تمام روح من آزرده زین تکراربی سامان
دلم ، دل کندن و رفتن
دلم امید می خواهد ..

آرزویــم

خودم

 

خودم را در تــــو میبـینـم تمـــام آرزویــم باش

نمازعشق که می خوانـــم توآداب وضویم باش

عجب شیرین زبانم مــن زمانی ازتو می گویم

بیا ای عشق رویـــایی تــمام گـفتـگـویـــم باش

نمی خواهم که درقلبم بجز تـــوخــاطری باشد

مــــرا لـبـریـزاز خــودکــن تمام آبــرویم باش

نمی خـواهم نفس های سراسرخالی از عشقت

بــــرای زندگی کــردن نفس های گــلویم باش

 

با تو گشتم

شاعر

 

این که


این که دلتنگ تو ام اقرار می‌خواهد مگر؟

این که از من دلخوری انکار می‌خواهد مگر؟

وقت دل کندن به فکر باز پیوستن مباش دل بریدن وعده‌ی دیدار می‌خواهد مگر؟

با زبان بی‌زبانی بارها گفتی: برو! من که دارم می‌روم! اصرار می‌خواهد مگر؟


ولنتاین مبارک

ترك خورشيدوماه خواهم كرد،،

ترك دين ودنياخواهم كرد،،

اگردوست داشتنت گناه است،،

تاقيامت گناه خواهم كرد،،


ولنتاین مبارک

دوست دارم



دوست دارم تو را نظاره کنم

زیر پایت را پر از ستاره کنم

اگر بپرسند عزیزت کیست

منم با افتخار تو را اشاره کنم

M

در گلستان خيالم...



در گلستان خيالم جستجو ات ميكنم

نرگس عشق مني هر لحظه بويت ميكنم

 من تمام غصه ها را در دل جا داده ام

 ناز دنيا را فدايي يك نار مويت ميكنم

M

بی تو



بی تو هر شب عاشقی بارانی ام,

لاله پژمرده و زندانی ام,

بی تو در کنج همه دلواپسی,

بی تو من آغاز یک ویرانی ام !!

M

تا تو باشی

تا تو باشی چشم من بیکار نیست

هر کجا باشی از تو دست بر دار نیست

دست من محتاج آن دستان توست

این نفسها بسته بر چشمان توست

M

بوی گل



بوی گل عالمی را مست وحیران میکند.

دیدن توصدهزاران درد را درمان میکند.
بعضی هامیگن که با یک گل نمیگرددبهار.
من گلی دارم که عالم راگلستان میکند.

M

غــــــــــــــزل



ای کــه مــــــفهوم غــــــــــــــزل هـــایم تـــویی
معنی هــــــر بــــیت زیــــبایــــــم تــــــویی
در فــــــضای بــــی گــــــــــــران آرزو ها
آرزوی آرزوهــــــــــایــــــــــــــم تــــــویی